احساسی

مطالب جالب وخواندنی،احساسی و...

احساسی

مطالب جالب وخواندنی،احساسی و...

عشق

هیچ وقت درباورم نبودکه ناگهان عشق چنان قلبم رو بلرزونه که زلزله هم چنین کاری نکرده باشه.

ستاره هارو میشمارم تامقیاسی واسه دوست داشتنم باشه،ولی بازم کم میارم.شنیده بودم که عشق

یه توقف کوتاهه،میادومیره.ولی من باتموم وجودم میگم که عشق فقط میادودیگه نمیره!!!

اونی که میره عشق نیست هوسه که مثل یه گلوله برف باحرارت دستای آدم آب میشه.من به این 

باورم که عشق هرگز نمی میره.من بااین عشق زندگی کردم،نشستم،خندیدم،گریه کردم،وقتی تنها

بودم ثانیه هاروکشتم،دقیقه هاجهنم شدوروزها بایادتو،فقط بایادتو،سپری شدولی هرگز ازعشقم

کم نشداما چه برمن گذشت فقط خدا میدونه و بس!!!بعدازتوهیچ وقت تصور نکردم که یه روزی

دردلم روبه کسی بازکنم،آدم فقط یه بارعاشق میشه،بقیه اش روفقط فکرمیکنه که عاشقه!!!

لحظه های باتوبودن بهشت بودن،واسه همینه که آرزو میکردم که ای کاش میشد لحظه هارو پس

گرفت!ولی این آرزو آنقدربزرگ بودوهمیشه آنقدر دوووور بود که هرچی دستامو دراز میکردم 

نمیتونستم بگیرمش......میخواستم بیشتر ازاین عاشقت باشم که این عشق واسه همیشه خاکسترم

کنه!گاهی سوختن آنقدر شیرینه که نمی تونی باور کنی.

«اگه لازم باشه تمام عمرمنتظرت می مونم،حتی اگه نیایی!!!....تقدیم به ماهم...»

زندگی...


عاقبتش نبودنه!!!

من:شنیدم ازدواج کردی...مبارکه خوشحال شدم شنیدم/اون:مرسی ایشالا قسمت شما


من:میتونم واسه آخرین بارچیزی ازت بخوام؟/اون:چی میخوای؟؟؟


من:اگه یه روزصاحب دختری شدی میشه اسم منو بذاری روش؟


اون:چرا؟میخوای هرموقع نگاش کنم....صداش کنم...دردبکشم؟


من:نه آخه دخترا عاشق باباشون میشن میخوام بفهمی چقدر عاشقت بودم....

....There is no choice
.We should fall in this pleasant sunset
....Because
,The Moon light is coming here
.And she is going to diffuse light tonight
....So
,In memory of moon
,sing a song for me
...For that I embrace you like sky

عمری هی خوندی وخوندی،دل غم هاروسوزوندی،توی شعروغزل من،گفتی می مونی نموندی


پشت دیوارای شعرم،یه دفعه سرک کشیدی،دیدی تک سوارعشقی،غیر اون چیزی ندیدی


منوتورویا کشوندی روی بال شب نشوندی،تو شبای خالی من گفتی می مونی نموندی


برای اول شعرم،اسم توشروعی تازه،هنوزم درای قلبم رو به مهربونی بازه


غیرتو هیچی ندارم،توی قصه هابذارم،ای همیشه غزل من،ای همه داروندارم


یکی بود دلش میخواست که همیشه باتوباشه،چشای باورعشقش،بانوازش تو واشه


اما افسوس تو نموندی دل تنهاشو سوزوندی،واسه پاک کردن اشکاش،گفتی می مونی نموندی


منوتو رویاکشوندی،روی بال شب نشوندی،توشبای خالی من ،گفتی می مونی نموندی