من:شنیدم ازدواج کردی...مبارکه خوشحال شدم شنیدم/اون:مرسی ایشالا قسمت شما
من:میتونم واسه آخرین بارچیزی ازت بخوام؟/اون:چی میخوای؟؟؟
من:اگه یه روزصاحب دختری شدی میشه اسم منو بذاری روش؟
اون:چرا؟میخوای هرموقع نگاش کنم....صداش کنم...دردبکشم؟
من:نه آخه دخترا عاشق باباشون میشن میخوام بفهمی چقدر عاشقت بودم....
عمری هی خوندی وخوندی،دل غم هاروسوزوندی،توی شعروغزل من،گفتی می مونی نموندی
پشت دیوارای شعرم،یه دفعه سرک کشیدی،دیدی تک سوارعشقی،غیر اون چیزی ندیدی
منوتورویا کشوندی روی بال شب نشوندی،تو شبای خالی من گفتی می مونی نموندی
برای اول شعرم،اسم توشروعی تازه،هنوزم درای قلبم رو به مهربونی بازه
غیرتو هیچی ندارم،توی قصه هابذارم،ای همیشه غزل من،ای همه داروندارم
یکی بود دلش میخواست که همیشه باتوباشه،چشای باورعشقش،بانوازش تو واشه
اما افسوس تو نموندی دل تنهاشو سوزوندی،واسه پاک کردن اشکاش،گفتی می مونی نموندی
منوتو رویاکشوندی،روی بال شب نشوندی،توشبای خالی من ،گفتی می مونی نموندی