احساسی

مطالب جالب وخواندنی،احساسی و...

احساسی

مطالب جالب وخواندنی،احساسی و...

رسم خوبی

چوپانی ماری راازمیان بوته های آتش گرفته و نجات داد و در خورجین گذاشته وبه راه افتاد.چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت:به گردنت بزنم یا به لبت؟چوپان گفت:آیاسزای خوبی این است؟مار گفت:سزای خوبی بدی است...و قرار شد از اولین کسی که درراه دیدند سوال کنند،به روباهی رسیدندو از او پرسیدند.روباه گفت:من تاصورت واقعه رانبینم نمی توانم حکم کنم، برگشته و چوپان را درون بوته های آتش انداختند،مار به استمدادبر آمد و روباه گفت:بمان تارسم خوبی از جهان برافکنده نشود.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.